هدف از طراحی شبکه لجستیک ایجاد یک شبکه لجستیکی است که در آن کالاها بین نقطه مقصد و تقاضا با سرعت و در عین حال کارآمد جریان داشته باشند. هر چند که لجستیک تحت مجموعهای از محدودیتهای جغرافیایی و زمانی قرار دارد، اما طراحی شبکه لجستیک خوب سبب ایجاد یک مسیر بهینه در کنار این محدودیتها میشود. در طراحی چنین شبکه لجستیکی کارآمدی باید سه بخش سازنده شبکه را در نظر گرفت که عبارتند از استراتژی مکان، استراتژی حمل و نقل و استراتژی موجودی.
در این مطلب رابین لجستیک به بررسی این سه بخش میپردازیم.
استراتژی مکان – تاسیسات در کجا باید قرار گیرند؟
استراتژی مکان اولین و اساسیترین جنبه طراحی شبکه لجستیک است. اگر انبارها و مراکز توزیع با توجه به نیازهای مکانی و زمانی عرضه و تقاضا در مکانهای بهینه قرار نگیرند، از همان ابتدا تمامی اجزای سازنده شبکه لجستیک در معرض خطر قرار خواهند گرفت. در واقع استراتژی مکان، سنگ بنای طراحی شبکه لجستیک بهینه است.
چالشهای زیادی برای تعیین محل قرارگیری انبار در شبکه لجستیک وجود دارد. از منظر محاسباتی این انبارها باید برای به حداقل رساندن فاصله یا زمان، بین سایر نقاط شبکه قرار گیرند. همچنین باید به مسائل کیفی مکان مانند در دسترس بودن زمین ، محل مناسب، نیروی کار ماهر، ارتباطات حمل و نقل هم توجه کرد.
در عین حال باید هرگونه منافع اقتصادی منطقه را از نظر هزینههای نیروی کار یا کمکهای مالی سرمایهگذاری در نظر گرفت.
در دنیای واقعی، مدلسازی و تصمیمگیری در مورد مکان بدون محدودیت نیست. معمولاً یک سری از گزینههای از پیش انتخاب شده وجود دارد که باید بر اساس عوامل کیفی مورد بررسی قرار گیرد. این فرایند تخصصی و پیچیده است به همین دلیل در بسیاری موارد صاحبان صنایع آن را برون سپاری میکنند.
استراتژی حمل و نقل – چه نوع حمل و نقل مورد نیاز است؟
استراتژی حمل و نقل در شبکه لجستیک (تامین کننده ها ، انبارها و مراکز توزیع و … ) را به هم متصل میکند. به طور معمول حمل و نقل تا 70 درصد از هزینههای عملیاتی لجستیک را متحمل میشود به همین دلیل لازم است تا همه فرصتهای ممکن برای بهینهسازی آن در نظر گرفته شود.
اولین قدم در طراحی استراتژی حمل و نقل، تصمیمگیری در مورد روش حمل و نقل است. انتخاب بین حمل و نقل جادهای، دریایی، هوایی، ریلی و یا ترکیبی از این موارد انجام میشود.
در برخی موارد، انتخاب بهینهترین حالت حمل و نقل بسیار واضح است و نیازی به تحلیل ندارد. اما در مواردی این انتخاب نیاز به بررسی تخصصی دارد. به خصوص در لجستیک بینالمللی این انتخاب پیچیدهتر خواهد شد چون لازم است با در نظر گرفتن زمان، ظرفیت و هزینههای حمل و نقل، مناسبترین تصمیم گرفته شود.
انتخاب روش حمل و نقل مرحله اول است. در قدم بعد باید در مورد شکل حمل و نقل تصمیمگیری شود. شکل حمل و نقل به نوع محصولی که جابهجا میشود بستگی دارد. در حمل و نقل محصولات نسبتاً کم ارزش مانند مواد معدنی فله، معمولا کامیونهای ویژه حمل مواد فلهای مناسباند. اما در مورد کالاهای پالت شده و باارزش بالاتر کانتینرهای حمل و نقل مناسب هستند.
نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که تقریباً در تمام شبکههای لجستیکی، حمل و نقل جاده ای نقش اصلی در جابهجایی خواهد داشت. حتی اگر از حمل و نقل ریلی، دریای و هوایی استفاده میشود باز هم حمل و نقل جاده ای در رساندن محصولات به پایانههای ریلی و دریایی و هوایی نقش مهمی ایفا میکند. به همین دلیل بهینهسازی حرکت در جادهها از طریق بهبود ناوگان و انتخاب مسیر بهینه، کلید طراحی شبکه لجستیکی مؤثر است. 3PLهایی مانند رابین لجستیک میتوانند در این فرایند کمک بزرگی به صاحبان صنایع باشند.
استراتژی موجودی – موجودی باید در کجای شبکه باشد؟
تقریباً در تمام شبکههای لجستیکی، بین نرخ عرضه (Supply ) و حجم آن در مقابل نرخ و حجم تقاضا (Demand ) اختلاف وجود دارد. این تنوع در تقاضا و عرضه، سبب ایجاد نقاطی میشوند که به عنوان «نقاط جداسازی» (Decoupling point) در شبکه شناخته میشوند.
شبکههای لجستیک ممکن است نقاط جداسازی زیادی داشته باشند. به عنوان مثال، یک تولیدکننده نقاط جداسازی بین عرضه مواد اولیه و تولید، بین تولید و بستهبندی و بین بستهبندی و ارسال به مشتری خود دارد. هر نقطه جداسازی، نیاز به استراتژی موجودی مجزایی دارد. دو نوع استراتژی برای هر نقطه جداسازی وجود دارد که عبارتند از استراتژی ساخت برای سفارش (Make-to-Order) و استراتژی ساخت برای موجودی (Make-to-Stock).
استراتژی MTO به این معنی است که کالاها فقط بر اساس سفارش و پس از دریافت سفارش ساخته و تحویل میشوند. در این استراتژی از نیاز به نگهداری موجودی در یک نقطه جداسازی نخواهد بود.
هر چند که استراتژی MTO مقرون به صرفهترین روش برای عرضه کننده کالا است اما به این بستگی دارد که زمان اعلام شده برای آماده سازی و تحویل برابر یا کمتر از مدت زمان لازم برای مشتری باشد. از آنجایی که این شرایط به ندرت در تمام نقاط جداسازی قابل اجرا است پس هر کسب و کاری به یک استراتژی MTS هم نیاز دارد.
استراتژی MTS به این معنی است که سطح خاصی از موجودی در نقطه جداسازی نگهداری میشود تا در صورت تقاضا بلافاصله عرضه شود. به عنوان مثال، اگر 10 روز طول بکشد تا محصولی تولید شود، اما مشتریان آن محصول را در عرض 2 روز بخواهند، لازم است سفارشهای مشتری از موجودی استراتژی MTS تامین شود.
داشتن موجودی هر نقاط جداسازی میتواند هزینه عمدهای برای هر کسب و کار داشته باشد. هزینههایی مانند سرمایه در گردش و هزینههای عملیاتی مرتبط با ذخیرهسازی. به همین دلیل بهینهسازی سطح موجودی در هر نقطه جداسازی حیاتی است. این بهینهسازی را میتوان از طریق پیشبینی تقاضا انجام داد. از آنجایی که پیشبینی تقاضا کاری تخصصی است و نیاز به متخصصان متبحر دارد برون سپاری به ارائهدهندگان خدمات لجستیکی مانند رابین لجستیک میتواند کمک شایانی به کسب و کارها کند.
سخن پایانی
وجود یک شبکه لجستیکی بهینه سبب بهبود فرایند لجستیکی خواهد شد. طراحی این شبکه را میتواند با در نظر گرفتن استراتژی مکان، استراتژی حمل و نقل و استراتژی موجودی انجام داد. در عین حال میتوان از این استراتژیها برای کارآمد کردن هر بخش از عملیات لجستیکی موجود استفاده کرد. از آنجایی که طراحی شبکه لجستیکی نیاز به تخصص و دانش خاصی دارد، بهترین راه حل برون سپاری آن است.
رابین لجستیک یک شرکت اجرایی، مشاوره و آموزش در زمینه مدیریت زنجیره تامین و لجستیک است که میتوانید برای برون سپاری خدمات لجستیکی خود از تخصص آنها بهره ببرید. اگر مایل به پشتیبانی یا مشاوره در زمینه طراحی شبکه لجستیک هستید، با تیم مشاوران شرکت از طریق بخش تماس با ما و درخواست خدمات تماس بگیرید.
منبع:
https://www.paultrudgian.co.uk/three-building-blocks-logistics-network-design/